English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
detonating agent U عامل منفجر کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
destructor U منفجر کننده عامل انفجاری
Other Matches
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
cyanogen agent U عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
blaster U منفجر کننده
detonators U منفجر کننده
detonator U منفجر کننده
burster U منفجر کننده
detonating charge U خرج منفجر کننده
burster tube U لوله منفجر کننده
burster course U مسیر منفجر کننده
bursting layer U لایههای منفجر کننده
blasting fuze U ماسوره منفجر کننده
blasting machine U وسیله منفجر کننده
primacord net U شبکه منفجر کننده
detonation cord U فتیله منفجر کننده
boosters U لایی استری منفجر کننده
booster U لایی استری منفجر کننده
blood agent U عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
puff U منفجر کردن منفجر شدن
detonate U منفجر شدن یا منفجر کردن
detonated U منفجر شدن یا منفجر کردن
puffing U منفجر کردن منفجر شدن
detonates U منفجر شدن یا منفجر کردن
puffs U منفجر کردن منفجر شدن
blowing agent U عامل پف کننده
reducer U عامل کم کننده
cooling agent U عامل سرد کننده
choking agent U عامل خفه کننده
emulsifor U عامل امولسیون کننده
counter agent U عامل خنثی کننده
emulsifiers U عامل امولسیون کننده
limiting factor U عامل محدود کننده
emulsifier U عامل امولسیون کننده
thickening agent U عامل غلیظ کننده
emulsifying agent U عامل امولسیون کننده
complexing agent U عامل کمپلکس کننده
destabilizer U عامل بی ثبات کننده
determinants U عامل تعیین کننده
determinant U عامل تعیین کننده
disperser U عامل امولسیون کننده
incapacitating agent U عامل بیهوش کننده
chlorinating agent U عامل کلردار کننده
wetting agent U عامل خیس کننده
resolving agent U عامل تفکیک کننده
sequestering agent U عامل منزوی کننده
reductant U عامل احیا کننده
confusion agent U عامل گیج کننده
fluorinating agent U عامل فلوئوردار کننده
burster block U مجموعه منفجر کننده مجموعه خرج تلاش
acylating agent U عامل اسیل دار کننده
acetylating agent U عامل استیل دار کننده
degreasing agent U عامل پاک کننده روغن
acetylizing agent U عامل استیل دار کننده
preventive U عامل ممانعت جلوگیری کننده
alkylating agent U عامل اکلیل دار کننده
alkylation agent U عامل الکیل دار کننده
exploded U منفجر شدن یا منفجر کردن ترکیدن محترق شدن
explode U منفجر شدن یا منفجر کردن ترکیدن محترق شدن
exploding U منفجر شدن یا منفجر کردن ترکیدن محترق شدن
explodes U منفجر شدن یا منفجر کردن ترکیدن محترق شدن
explodent U منفجر شونده منفجر
bargaining chips U عامل کمک کننده به عقد قرارداد یا دستیابی به شرایط خوب
bargaining chip U عامل کمک کننده به عقد قرارداد یا دستیابی به شرایط خوب
disk operating system U کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
reserved character U حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
liquefacient U عامل موجب ترشح ترشح کننده
actuator U محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
sysgen U فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
capital intensive goods U کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
derived demand U تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
shelling U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shell U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shells U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
oasis U یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
oases U یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
class a agent officer U افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
piggyback U سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
piggybacks U سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
com file U در سیستم عاملهای PC مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان کننده این است که فایل حاوی کد ماشین است به صورت دودویی وتوسط سیستم عامل قابل اجراست
fulminates U منفجر شدن
destruct U منفجر کردن
fulminated U منفجر شدن
buster U منفجر یاخوردکننده
blow up U منفجر کردن
demolished U منفجر کردن
blow-ups U منفجر کردن
demolishing U منفجر کردن
eruptional U منفجر شونده
demolish U منفجر کردن
demolishes U منفجر کردن
detonations U منفجر کردن
detonation U منفجر کردن
set off U منفجر شدن
fulminate U منفجر شدن
bursts U منفجر شدن
blow-up U منفجر کردن
explosive U منفجر شونده
set off U منفجر کردن
unexploded U منفجر نشده
go off <idiom> U منفجر شدن
burst U منفجر شدن
EXE file U در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
explode U منفجر شدن ترکیدن
explodes U منفجر شدن ترکیدن
exploded U منفجر شدن ترکیدن
exploding U منفجر شدن ترکیدن
implode U از داخل منفجر شدن
burst U انفجار منفجر شدن
detonate U منفجر شدن ترکانیدن
detonates U منفجر شدن ترکانیدن
burst U منفجر کردن انفجار
erumpent U منفجر شونده شکوفنده
bursts U منفجر کردن انفجار
blow out U پنچری منفجر شدن
bursts U انفجار منفجر شدن
detonated U منفجر شدن ترکانیدن
dynamite U با دینامیت ترکاندن منفجر کردن
dynamited U با دینامیت ترکاندن منفجر کردن
explosion U ترکش منفجر کردن ترکیدن
explosions U ترکش منفجر کردن ترکیدن
backfires U منفجر شدن قبل از موقع
dunnite U نوعی ماده منفجر حساس
detonating U محترق شونده منفجر سازنده
backfired U منفجر شدن قبل از موقع
dynamites U با دینامیت ترکاندن منفجر کردن
backfire U منفجر شدن قبل از موقع
backfiring U منفجر شدن قبل از موقع
dynamiting U با دینامیت ترکاندن منفجر کردن
MS DOS U سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
kill U تلفات منفجر کردن از بین بردن
kills U تلفات منفجر کردن از بین بردن
methylamine U گاز منفجر شونده بفرمول 2NH 3CH
active mine U مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
shuttered fuze U ماسوره منفجر شده یا عمل کرده قبل از موقع
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
command detonated U منفجر شونده از راه دور قابل انفجار با فرمان دور
flare dud U گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
blasts U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blast U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
propellent U عامل
coagent U هم عامل
operatives U عامل
operative U عامل
v factor U عامل وی
factor U عامل
operators U عامل
operator U عامل
doer U عامل
doers U عامل
procurator U عامل
procurators U عامل
action U عامل
actions U عامل
element U عامل
agencies U عامل
agency U عامل
elements U عامل
operant U عامل
devices U عامل
parameter U عامل
functionery U عامل
parameters U عامل
device U عامل
agents U عامل
principals U عامل
agent U عامل
factors U عامل
principal U عامل
operating U عامل
agent representative U عامل
attorneys U عامل
attorney U عامل
active U عامل
acting U عامل
assignee U عامل
propellant U عامل
propellants U عامل
surface of rupture U سطح شکافته شده به وسیله گلوله منفجر شده سطح شکافت
leavens U عامل کارگر
prime mover U عامل محرک کل
prime movers U عامل محرک کل
growth factor U عامل رشد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com